وبلاگ یادداشت های یک دختر ترشیده نظر سنجی خوبی راه انداخته و از خوانندگانش پرسیده که مشکلشون با مجرد بودن چیه؟! … تا لحظه نگارش این نوشته 297 کامنت ارسال شده وهرکس پاسخی به این سوال داده. برام جالب بود که بنشینم و همه کامنت ها رو بخونم (فکر می کنم اولین بار بود که این همه کامنت رو خوندم). در بین کامنت ها نکات جالبی دیدم که بد ندیدم به اونها اشاره کنم.
به نظر من این سوال که مشکلتون با مجرد بودن چیه رو می شه این طور مطرح کرد که اصلی ترین انگیزه شما برای ازدواج چیه؟ در پاسخ به این سوال یک نفر همسر رو به ایستگاه تقویت فشار گاز ! تشبیه کرده که موجب ایجاد انگیزه در برهه های مختلف زندگی فرد می شه. به نظر من امید به زندگی در افراد متاهل بیشتر از افراد مجرده و این تشبیه چندان هم بیراه نیست. نباید فراموش کنیم که یکی از اصلی ترین چالش های علم مدیریت ایجاد انگیزه در افراده و از این رو مطالعه مکانیسم ایجاد انگیزه از طریق ازدواج می تونه مفید باشه. با توجه به سایر کامنت ها اصلی ترین انگیزه های افراد برای ازدواج عبارتند از:
-بر طرف کردن نیاز به دوست داشتن و دوست داشته شدن، غمخوار بودن و غمخوار داشتن
-بر طرف کردن نیاز به هم صحبت و تکیه گاه زندگی و دوری جستن از تنهایی
-بر طرف کردن نیازهای غریزی به جنس مخالف
-برطرف کردن نیاز به پشتیبان و حامی در زندگی
-از بین بردن سوء ظن ها و نظرات منفی دیگران نسبت به فرد مجرد و ایجاد حس پذیرفته شدن میان دیگران
-قرار گرفتن در مسیر طبیعی زندگی (حس کردن زندگی) و رسیدن به آرامش و احساس امنیت (به ویژه در زنان)
-رسیدن به استقلال و برخی آزادی های فردی
نکته: همه موارد فوق رو با توجه به کامنت های درج شده استخراج کردم.
خوب، در موارد بالا یک عبارت بیشتر به چشم می خوره و اون چیزی نیست جز برطرف کردن نیاز. به نظر من در هر کاری مهمترین و ساده ترین عامل انگیزش برطرف کردن نیازه. به عبارت دیگه، می شه این طور نتیجه گرفت که
هر جا نیاز وجود داشته باشه (و یا ایجاد بشه) انگیزه هم وجود خواهد داشت.
برطرف كردن نياز راه هاي ديگه اي هم داره..
چه ارتباطی با موضوع داره کاظم جان؟
خب اول اینکه سرعت آپ کردن اون وبلاگ تقریباً زیاده و تا جایی که یادمه از این پست آنی (نویسندهی بلاگ) مدتی میگذره!
اما به نظر منم سؤال جالبی مطرح شده بود؛ البته اگه من باشم، جوابم به سؤال ایشون و سؤالی که شما مطرح کردین (نوع دیگر بیان!) تا حدی فرق میکنه!
مثلاً سه مورد دوم تو جواب سؤال مشکلتون با مجردی چیه، مطرح میشه و چهار مورد دوم تو جواب سؤال شما.
اما باید بگم که یه چیز این پست از همه بیشتر برام جالب بود و توجهم رو جلب کرد؛ اونم نگاه مدیریتی به این مطلب بود.
در کل با نتیجهی بحث موافقم!
موفق باشید و در پناه حق.
سلامت باشید
بحث اونجایی جالبتر میشه که مدیریت و ازدواج در دانشکده کارافرینی و در کلاس استراژی انگیزش با هم تصادف کنند.
انشائ الله اونجا در خدمت بعضیا هستیم!!
به امید زیارت شما در این تصادف میمون!
ما هم لحظه شماری می کنیم 🙂
آپ شود لطفاً!
آخر كمكم به بيانگيزهگي ميل ميكندها! (-;
به نظر من این سوال که مشکلتون با مجرد بودن چیه رو می شه این طور مطرح کرد که اصلی ترین انگیزه شما برای ازدواج چیه؟
سلام. این جمله بالا از نظر منطقی ایراد داره.
بحث جالبی بود! زن می خوای راه های دیگه ای هم واسه گفتن اش هست داداش! اما بهترین جاش اینجا بود
رسیدن به آرامش و احساس امنیت (به ویژه در زنان)
ما که مردی ندیدیم بعد از ازدواج آروم باشه، بدبخت ها همه اش دارند عین مرغ پرکنده دنبال یه لقمه نون می دوند!
راستی یه سوال فنی هم دارم، ببین من می خوام یه سری لینک های ردیف رو کنار وبلاگم بیارم، شبیه همین کاری که کردی. وردپرس هم دارم. اگه این کاره هستی که کلید صین رو بدم خودت بیا ردیفش کن 🙂
در ضمن من یه سال دیگه چین ام، یعنی یه سال دیگه وقت داری با چین یه کار نون و آبدار بیافرینی!
یاهو
با سلام و تشكر از شما دوست عزيز.
به نكات خوبي اشاره كرديد اما من براي اينكه بفهمم الان(با 23 سال سن) دليل ، انگيزه و نياز به ازدواج رو دارم يا نه قانع نشدم.از اينكه دلايل بهتر و قويتري ذكر كنيد ممنون ميشم(حداقل براي من).